بررسی الهیات هولوکاست: دو اثر مهم در الهیات معاصر
قرن بیستم به ویژه پس از پایان جنگ جهانی دوم و دهه 1960 شاهد تحولات عمیق و بیسابقهای در حوزه الهیات بود. در این دوره، مکاتب جدیدی ظهور یافتند که در واکنش به شرایط جدید و اعتراضات و انتقادات نخبگان و تودهها شکل گرفتند. یکی از شاخههای مهم این تحولات، الهیات هولوکاست است که در الهیات یهودی و مسیحی جایگاه ویژهای دارد. این حوزه به بررسی مسائل مرتبط با خیرخواهی و عدالت خداوند در سنت ادیان ابراهیمی میپردازد.
کتاب “الهیات هولوکاست، هفت دیدگاه کلامی” اثر دکتر محمد شمس
یکی از مهمترین آثار در زمینه الهیات هولوکاست، کتاب “الهیات هولوکاست، هفت دیدگاه کلامی” به قلم دکتر محمد شمس است. این کتاب ابتدا در اروپا منتشر شد و اکنون توسط انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب در ایران نیز به چاپ رسیده است. در بخشی از این اثر آمده است:
“فارغ از اعداد و ارقامی که در کتابها و اذهان عمومی پیرامون آمار قربانیان هولوکاست وجود دارد، این امر برخی از متفکران یهودی را بر آن داشت تا به این موضوع از منظری دیگر بنگرند و پاسخی یابند برای پرسشهایی مانند: چرا خدا هنگام هولوکاست سکوت کرد؟ آیا هولوکاست مجازاتی بود برای گناهان یهودیان؟ رنج برای ایمان یهودیان چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ آیا فاجعه هولوکاست منحصربهفرد بود؟ آیا خدا زنده است؟ هماکنون وظیفه یهودیان چیست؟ هولوکاست برای رژیم صهیونیستی اسرائیل چه مفهومی دارد؟”
این کتاب تلاش میکند به این پرسشها که در حوزه باورهای یهودی مطرح شده، پاسخ دهد.
کتاب “الهیات پساهولوکاست” اثر دکتر محمدعرفان حابریزاده
کتاب دیگری که در این زمینه به تحریر درآمده است، “الهیات پساهولوکاست” به قلم دکتر محمدعرفان حابریزاده است. این کتاب با راهنمایی دکتر بهروز حدادی، دکتر نعیمه پورمحمدی و دکتر علی شهبازی تهیه و توسط انتشارات نگاه معاصر منتشر شده است. در قسمتی از این کتاب آمده است:
“به گفته الی ویزل، تا زمانی که در آشویتس با چشم خود کامیونی از بچهها را که به درون گودالی از آتش ریخته میشدند ندیده بود، هیچگاه گمان نمیکرد که در قرن بیستم چنین اتفاقی بیفتد و جهانیان شاهد چنین صحنههایی باشند و سکوت کنند. او همه اینها را کابوس میدانست و باور نمیکرد. در چنین شرایطی بود که شرارههای عصیان در برابر خدا در وجود این نوجوان پانزده ساله زبانه میکشید؛ درست زمانی که پدر الی به همراه جمعی دیگر از یهودیان در مسیر رفتن به گودال مرگ و در حال گریه و زاری دعای مردگان قدیش را میخواندند و میگفتند: ‘نام او متعالی و مقدس باد.’ الی با خود میاندیشید که چرا باید نام خدا را تقدیس کنم.”