اين كتاب در چهار بخش به شرح ذيل نگارش يافته است.
1- آيا مسيحيان به نفس نياز دارند؟ (ديدگاههای الهياتی و كتاب مقدس درباره سرشت انسان) شامل: دورنما و مسائل، پيام دو پهلوی تاريخ، فلسفه باستان و تفكر اوليه مسيحی، پس كتاب مقدس چه می گويد، فيزيكاليسم و الهيات، ترديد در تكاپوی معنوی، نگاهی به آنچه گذشت.
2- علم درباره سرشت انسان چه میگويد؟ (فيزيك، زيست شناسی تكاملي و علم اعصاب) شامل: دورنما، انقلاب اتميستی در فيزيك، انقلاب داروينی، علم عصبشناسی و نفس، آنچه گذشت و آنچه خواهيم گفت.
3- آيا افكار و كردار من معلول سلولهای عصبی من است؟ (تقليل گرايی، اخلاقيات و مسئله اختيار) شامل: دورنما، مشكلات تقليل گرايی، نوپديدی خودفرمانی، خودمختاری انسان و مسئوليت، اما آيا می توان اين را اختيار ناميد؟، نگاهی به آنچه گذشت.
4- چه چالشهای فلسفی در برابر فيزيكاليسم قرار دارد؟ (وجه تمايز انسان، فعل الهی و هويت شخصی) شامل: چشم انداز، مسائل معرفت شناختی، وجه تمايز انسان، عمل الهی در جهان طبيعت، هويت شخص، نتيجه گيری.
در بخش آغازين اين كتاب آمده است: «مسئله سرشت انسان از ديرزمان، يكي از مهمترين مسائل مورد مناقشه در بحثهای الهياتی، كلامی و فلسفی در تاريخ فلسفه بوده است. فلاسفه و الهی دانان در اين باب كه انسان چيست و مولفههای وجودی او كداماند، اختلاف نظر دارند.
ديدگاههای انسانشناختی را از اين جهت می توان ذيل دو عنوان دوگانه انگار و يگانه انگار دستهبندی كرد.
ننسی مورفی، فيلسوف و الهی دان مسيحی و استاد مدرسه علوم دينی الهياتی فولر امريكا، با نقد ديدگاههای دوگانه انگارانه، به ويژه از نوع دكارتی آن، از منظری فيزيكاليستی به انسان و حقيقت او می پردازد و در نهايت از اين ديدگاه يگانه انگارانه دفاع می كند. مورفی در تمام بحثهای خود در باب سرشت انسان همراه با دفاع از فيزيكاليسم، به نقد جدی تقليل گرايی می پردازد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.