اخبار

یادداشت های نمایشگاه 1؛ پر طاووس در اوراق مصاحف دیدم

یادداشت

هیچ‌چیز فراتر از تجربه زیبایی نیست. درک والاترین مرتبه انسان، زیبایی است؛ زیبایی‌ای که فاتح نهایی همه مباحث جهان به شمار می‌رود. گفته‌اند داستایوفسکی بیان کرده که: «آخرین کلام را زیبایی و تجربه جمال‌شناسانه می‌زند»، بدین معنا که هنگامی که تجربه زیبایی ظهور می‌کند، همه چیز در برابر آن مغلوب می‌شود. این سخن را سعدی، شش قرن پیش از داستایوفسکی، سروده است:

«پر طاووس در اوراق مصاحف دیدم
گفتم این منزلت از قدر تو می‌بینم بیش
گفت خاموش که هر کس که جمالي دارد
هر کجا پای نهد دست ندارندش پیش»
(نقل به مضمون از دکتر شفیعی کدکنی)

جمعه، ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از مبدأ دانشگاه ادیان، در کنار دو استاد بزرگوار، دکتر الهی‌منش و دکتر جاودان، راهی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران شدیم. پیش از رسیدن به عوارضی قم-تهران، بحثی علمی در باب برخی از اندیشمندان معاصر و مشهور داشتیم. تا این‌که وارد پارکینگ نمایشگاه شدیم. به نظر می‌رسید که کمتر از نیم‌ساعت سپری نشده اما دو ساعتی در مسیر بودیم. در آن لحظه به استاد جاودان گفتم که حقیقتاً احساس من اکنون همان حس شعر بچگانه است که: «کاشکی نمی‌رسیدیم».

از اتمام قهری سخنان دکتر جاودان و تجربیات علمی شان، حس خوبی نداشتم، تا این‌که پس از حدود نیم‌ساعت انتظار، وقتی وارد سالنهای نمایشگاه شدیم، نکاتی را مشاهده کردم که در سال‌های گذشته به آن‌ها توجه نمی‌کردم، زیرا این بار اساساً با هدف دیدار از غرفه دانشگاه ادیان رفته بودیم. می‌خواهم برخی از آن‌ها را با شما در میان بگذارم. احتمالاً بیشتر آن‌ها جدید نیستند، اما شاید روایت نشده باشند:

۱. مساحت وسیع در اختیار برخی ناشران و غرفه‌های ۱۰-۱۲ متری کوچک دیگر ناشران که چندان الهام بخش عدالت در حوزه فرهنگ نبود؛
۲. با کمال افتخار و احساس سرشار از ادب و احترام، در انتشارات دانشگاه ادیان، از استقبال صمیمانه و گرم جناب آقای محمدی شجاعی عزیز و همکاران محترم ایشان بهره‌مند شدیم؛
۳. مساحت بسیار کم غرفه انتشارات دانشگاه ادیان در مقایسه با ناشران هم‌تراز و حتی پایین‌تر، در حالی که آثار ارائه‌شده آنها چندان علمی به نظر نمی‌رسید؛
۴. حضور گرم و فروتنانه آقای دکتر محسن جوادی، رئیس نمایشگاه و معاون وزیر ارشاد، در مراسم رونمایی از کتاب ارزشمند دکتر الهی‌منش با عنوان «صفات الهی از منظر فیلسوفان دین غربی»، لحظه‌ای دل‌نشین و پر از احترام بود؛

۵. نشاط علمی ملموس در غرفه دانشگاه، با وجود مساحت بسیار محدود و امکانات اندک، جای قدردانی و سپاس از دوستان انتشارات دارد. این حضور پر انرژی، گویای عزم و اراده‌ی پویای تیم دانشگاه در گسترش دانش و فرهنگ است؛

۶. و در پایان، «حُسن می جمله بگفتی، خطرش نیز بگو». کمی زیادی تخصصی هستیم. شاید لازم باشد اندکی بیشتر برای عموم مردم بنویسیم. مراجعه کننده عادی، کم داشتیم. با یک گشت کوتاه در نمایشگاه، می‌توان خلأ نویسندگی عمومی در حوزه ادیان و مذاهب را به وضوح حس کرد. به نظر می‌رسد که در این زمینه رسالتی به دوش ماست، که هنوز زمین مانده است.

از مدیر محترم انتشارات، جناب آقای محمدی شجاعی عزیز صمیمانه سپاسگزارم که حضوری بسیار لذت‌بخش، دل‌گرم‌کننده و تجربه “زیبایی در میان کتاب‌ها” را در غرفه دانشگاه برای ما فراهم آوردند.

محمد انصاری اصل
دانشکده عرفان