یادداشت های نمایشگاه 4؛ تبادل افکار در نمایشگاه

دیدار از ۳۶مین نمایشگاه کتاب تهران (۱۴۰۴) و مشاهده تلاشهای مخلصانه بخش پژوهش و انتشارات دانشگاه ادیان در غرفه درویشی آن فرصت مغتنمی بود.
گر چه در این سالها، اقتصاد نشر ضعیف شده و چندان از شور و نشاط مشتاقان کتاب در نمایشگاه به سان سالهای اولیه خبری نیست، ولی ناخواسته به فلسفه اصلی نمایشگاه که محلی برای قرارهای علمی و کاری میان نویسندگان و ناشران است نزدیک شده است و همین، تجربه دیدار چند سال قبل از نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت را در ذهن تداعی میکند.
با این حال, به نظرم رسید که چه خوب میبود دانشگاه، یک غرفه مستقل دیگر با تزیین به آثار پژوهشی، با دو سه سری میز و صندلی جهت دیدارها میداشت و با مشارکت اعضای هیات علمی، این مکان به پاتوق و فضایی برای تبادل نظر و دیدار و آشنایی اهل قلم تبدیل میشد. تنوع و فراوانی دیدار کنندگان واقعا ستودنی بود. به جناب محمدی شجاعی، مدیر تلاشگر انتشارات، و همکاران زحمتکش ایشان دست مریزاد میگویم که در این ایام عسرت و کمبود امکانات خوب درخشیدند و به رغم کممهریهای مزمن متولیان نمایشگاه، در همان فضای محدود حداکثر ارتباط با فضای فرهنگی کشور را ایجاد کردند.
از خداوند منان بهترینها را برای همگی خواهانم. والسلام
بهروز حدادی